جدول جو
جدول جو

معنی ریزه مال - جستجوی لغت در جدول جو

ریزه مال
در اصطلاح دامداران البرز شمالی به گوسفند گفته شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریزه کار
تصویر ریزه کار
نازک کار، کسی که نقش های ظریف به کار می برد، هنرمندی که چیزهای زیبا و ظریف بسازد
فرهنگ فارسی عمید
(نَ/ نِ)
لبریز سینه. مالامال سینه:
ای دریغا صادقان گرم رو در راه دین
تیر ایشان دیده دوز و عشق ایشان سینه مال.
سنایی
لغت نامه دهخدا
(زَ /زِ)
باریک بین. دقیق. خوش کار. زیرک. هوشیار. وقوف دار. (ناظم الاطباء) : تبن، زیرک و باریک بین و ریزه کار گردیدن. متطرس، فرد ریزه کار و پسندیده کار. (منتهی الارب) ، ظریف. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دلاک و شخصی که در حمام بدنهای مردم به کیسه مالش دهد. (آنندراج). دلاک و آنکه در حمام کیسه بر بدن می مالد. (ناظم الاطباء). کیسه کش:
سعی آن چنان خوش است که مانند کیسه مال
از پرهنر ز کیسۀ خالی برآورد.
محسن تأثیر (از آنندراج و بهار عجم).
رجوع به کیسه کش شود
لغت نامه دهخدا
(وَ نُ / نِ / نَ)
مدمل. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خزیده خزیده، سینه خیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
رفتنی مردنی
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع لنگای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
از نغمات مراسمی
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفند و بز
فرهنگ گویش مازندرانی